به گزارش مشرق، روز گذشته خبر برکناری «محمد بن عدیو» استاندار اخوانی استان شبوه در شرق یمن به یکی از مهمترین خبرها درون اردوگاه همپیمانان عربستان در یمن تبدیل شد. این خبر در کنار دیگر تحولات هفتههای اخیر در پرونده یمن را باید تسریع در روند اخوان زدایی از ائتلاف عربی در یمن دانست. مسئلهای که نشان دهنده پایان همپیمانی عربستان و حزب اصلاح در پرونده یمن است و میتواند تاثیرات جدی بر روند تحولات این بحران در آینده بگذارد.
بلحاف؛ یک قطعه از پازل
نقطه اوج بحران در استان شبوه را باید نیمه تابستان سال جاری دانست. زمانی که پس از حدود یک سال فشار نظامی انصارالله به مأرب و عدم توفیق در پس گرفتن کنترل عدن به عنوان پایتخت خود دولت هادی سعی کرد با استفاده از همپیمانان قبایلی حزب اصلاح و فشار میدانی به امارات؛ از طریق محاصره تاسیسات گازی بندر بلحاف توسط قبایل همپیمان خود کنترل تاسیسات گازی این بندر را به عهده بگیرد[۱] و از این طریق از دست دادن منابع اقتصادی مهمی مانند بندر عدن و یا تهدید مأرب به عنوان یکی از قطبهای اقتصادی و اجتماعی خود را جبران کند. مزیت بزرگ این استان برای حزب اصلاح این بود که میادین نفتی و مسیر خط لوله در اختیار این حزب بود و با کنترل تاسیسات صادرات گاز مایع در بندر بلحاف میتوانست نسبت به در اختیار گرفتن درآمدی که بر اساس برخی منابع تا سالیانه سه میلیارد دلار نیز میرسد[۲] اطمینان داشته باشد. همین اهمیت موجب شد امارات با فشارهای حزب اصلاح برای تخلیه این تاسیسات که از ابتدای جنگ یمن به عنوان یک پایگاه نظامی و امنیتی در اشغال نیروهای این کشور بود مخالفت کند.
حزب اصلاح در منگنه
استان شبوه از ابتدا گزینه مطلوب برای تبدیل شدن به مرکز اقتدار سیاسی حزب اصلاح نبود. ولی تحولات سیاسی و میدانی ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۰ موجب شد صنعا، تعز، عدن و حتی مأرب امکان فعالیت و یا مزیت خود را برای تبدیل شدن به مرکز فعالیت اخوان یمن از دست بدهند و به همین دلیل حزب اصلاح شبوه را به عنوان مرکزی برای فعالیتهای خود برگزید. پیشرویهای رقبای حزب اصلاح در پیشرویهای سیاسی و میدانی خود متوقف نشد و روند تضعیف وقعیت حزب اصلاح ادامه پیدا کرد. پیشرویهای انصارالله در اطراف شهر مأرب از طرفی و تثبیت اقتدار میدانی انتقالی در استانهای عدن، لحج و ابین علیرغم توافق ریاض موجب شد قدرت و توان بازیگری حزب اصلاح روز به روز کاهش یابد.
بازی اماراتی
ابوظبی از ابتدای انقلابهای بهار عربی در سال ۲۰۱۱ که با رشد طالع اخوان در جهان عرب همراه بود در نقطه مقابل این انقلابها ایستاد و با تمام توان سعی کرد مانع قدرت گرفتن اخوانالمسلمین در کشورهای عربی و اسلامی شود. در پرونده یمن نیز سیاست این کشور از ابتدا همین بود و در مراسم رسمی اعلام خروج نیروهای اماراتی از جنگ یمن در ابتدای سال ۲۰۲۰ رسما اخوان المسلمین به عنوان یکی از سه دشمن امارات در طول عملیات در یمن معرفی شد.[۳] این دشمنی در حالی بود که دیگر رکن ائتلاف عربی حمله به یمن یعنی عربستان حزب اصلاح را به عنوان اصلیترین همپیمان بومی خود بر علیه انصارالله برگزیده بود و همین مسئله موجب شده بود در طول سالهای حمله به یمن علیرغم مخالفتها امارات عربستان نقش حامی حزب اصلاح را بازی کند. اعلام خروج امارات از یمن نه به معنی پایان حضور نظامیان اماراتی در یمن بود و نه به معنی پایان دشمنی امارات بر علیه حزب اصلاح و اخوان المسلمین یمن. امارات با استفاده از همپیمانان محلی خود یعنی نیروهای مجلس انتقالی و نیروهای ساحل غربی به فرماندهی طارق صالح تمام توان خود را برای افزایش فشار به اخوان المسلمین به کار بست.
پایان یک همکاری
تحولات هفتههای گذشته به خصوص اثربخشی اقدامات ضد حزب اصلاح در استان شبوه توسط قبایل این استان با حمایت امارات و سکوت ریاض نشان دهنده تغییر رویکرد عربستان در قبال حزب اصلاح است. تغییری که توسط مقامات این حزب نیز درک شده است. عربستان در طول دو سال گذشته به شکل کلی و حتی با وجود فشار انصارالله به جبهههای مأرب حمایتهای مالی و نظامی خود از حزب اصلاح را کاهش داده و [۴] درخواستهای حزب اصلاح برای به دست گرفتن کنترل تاسیسات گازی بندر بلحاف و تامین منابع مالی خود از این جهت را نادیده گرفته است. بن عدیو استاندار سابق شبوه که از افراد نزدیک به علی محسن الاحمر است ماه گذشه در مصاحبهای با خبرگزاری روسی اسپوتنیک با انتقاد صریح از کارشکنیهای ابوظبی در مورد سیطره حزب اصلاح بر بندر بلحاف به شدت انتقاد کرد[۵] ولی در واقع مخاطب اصلی این انتقاد عربستان بود که بدون توجه به درخواستهای اخوان از سیاست ابوظبی در مورد بلحاف حمایت کرده بود. این انتقاد به قیمت برکناری او از منصب استانداری شبوه تمام شد و ناراحتی وی از عدم حمایت عربستان از مهمترین همپیمان میدانی خود در برابر سیاستهای ضد اخوانی امارات موجب شد وی حتی منصب مشاور هادی که به نوعی برای دلجویی از او در نظر گرفته شده بود را نیز رد کند. در مقابل انتصاب عوض بن محمد العولقی گزینه امارات برای استانداری شبوه و برخی خبرها[۶] در مورد اعطای همزمان دو بسته مالی برای حمایت از ریال یمنی به بانک مرکزی دولت هادی تنها پس از سقوط مهمترین سنگر اخوان در یمن در دو سال گذشته نشان دهنده هماهنگی جدی عربستان و امارات در تلاش برای کاهش نفوذ اخوان المسلمین در یمن است.
تضعیف رقیب سیاسی
از مهمترین تاثیرات این رویکرد عربستان و امارات در برابر اخوان تغییر نقشه جنگ در یمن است. تخلیه بندر الحدیده و انتقال بخشی از نیروهای طارق صالح به استان شبوه را باید یکی از ابتداییترین نتایج این تغییر بدانیم. به نظر می رسد امارات قصد دارد با تمرکز بر شهر تعز و استانهای شبوه و مأرب اخوان المسلمین را از آخرین پایگاههای خود در یمن اخراج کند تا از این طریق یکی دیگر از قطعات پازل مقابله با اسلامگرایی سیاسی را تکمیل کند. البته انتقال بخش قابل توجهی از نیروهای العمالقه به استان شبوه و فعال شدن مجدد محور بیحان ممکن است بخشی از توان انصارالله در جبهه مأرب را تحت الشعاع قرار دهد ولی به نظر نمیرسد امارات و متحدانش به دنبال نجات اخوان در مأرب باشند. در نهایت به نظر میرسد راهبرد عربستان و امارات در استان شبوه جلوگیری از سقوط مأرب باشد ولی مانع فشار انصارالله بر این جبهه نیز نخواهند شد تا از این طریق با ادامه شرایط فرسایشی فعلی در جبهه مأرب همزمان انصارالله و حزب اصلاح را درگیر کاهش توان میدانی کنند.
[1] . https://www.adennewsagencey.com/105751/
[2] . https://al-akhbar.com/Yemen/315593
[3] . https://www.aljazeera.net/news/politics/2020/2/10/الإمارات-حاربنا-فی-الیمن-ثلاثة-أعداء
[4] . https://agsiw.org/the-united-states-empty-toolbox-in-yemen/
[5] . https://arabic.sputniknews.com/20211114/محافظ-شبوة-لـسبوتنیک-ما-فعلته-الإمارات-من-مشاکل-فی-المناطق-المحررة-لا-یقل-خطورة-عما-قام-به-الحوثی-1050704988.html
[6] . https://twitter.com/FaresALhemyari/status/1475053812641677313?t=xntbdgN36JLjYUq8Jm32Ew&s=09